معنی غیر منتظره

حل جدول

غیر منتظره

دور از انتظار

فارسی به انگلیسی

غیر منتظره‌

Precipitate, Sudden, Unexpected, Unhoped-For, Unlooked-For, Abrupt

فارسی به عربی

غیر منتظره

مفاجی


جلسه غیر منتظره

اِجْتِماعٌ غَیرُ مُتَوَقَّعٍ


حادثه غیر منتظره

الحادث المفاجئ


دیدار غیر منتظره

الزیاره المفاجئه


کنفرانس غیر منتظره

اِجْتِماعٌ غَیرُ مُتَوَقَّعٍ


اقدام غیر منتظره

الحرکه الفجائیه


شکست غیر منتظره

انزعاج

فرهنگ فارسی هوشیار

غیر منتظره

نابیوسان


منتظره

منتظره در فارسی مونث منتظر: چشم داشت چشم داشته (اسم) مونث منتظر : } حوادث منتظره ‎. {

فارسی به آلمانی

شکست غیر منتظره

Durcheinanderbringen, Rückschlag (m), Stören, Unkrempeln

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی آزاد

غیر مترقبة

غیر مُتَرَقِبَّه، غیر منتظره، بدون انتظار و بغتتاً،

لغت نامه دهخدا

غیر

غیر. [ی َ] (ع اِ) گشتن حال.تغیر حال. (متن اللغه). تغیر. دگرگونی:
تا نصیحتگر او بود براو بود پدید
چون نصیحت نشنید آمد در کار غیر.
فرخی.
تا جهانست جهاندار تو بادی و مباد
در جهانداری و در دولت تو هیچ غیر.
فرخی.
خدنگ ترکی بر روی و سر همی خوردند
همی نیامد بر رویشان پدید غیر.
فرخی.
|| بعضی آن را بمعنی دِیَه آورده و مفرد دانسته اند. رجوع به غیَر (ج ِ غیرَه) و اقرب الموارد شود.

معادل ابجد

غیر منتظره

2805

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری